۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

خاطرات مجسمه سازی های شبانه

اهالی محترم اين روستا از کوچک و بزرگ خاطرات زيادی از مجسمه سازی های شبانه در زير نور ميليونها ستاره دارند.شب ها اهالي کنار جوي ها با فاصله هاي منظم در چند متري هم نشسته هنرمندانه مجسمه مي ساختند نسيم ملايمي عطر مجسمه ها را به مشام پرنده گانی که در شاخه های درختان سر به فلک کشيده لانه داشتند ميرساند و صدای پرندگان زيبا را به عرش ميرساند. فردا صبح سحر با طلوع آفتاب جهان افروز خروس مرغ و جوجه ها غاز ، اوردک بوقلمون همه در کنار جوی زيبا به تماشای مجسمه های که هنرمندانه به سبک های تجسمی گوتیک اکسپرسیونیسم سینتيک ساخت شده بودند به اعجاز به آنها مي نگرستند و اهالي روستا را بزرگترين هنرمندان واقعي جهان ميدانستند. که گمنام بودند بر چرخ فلک دو صد لعنت ميفرستاند که چرا جاي اين مجسمه در موزه ها خاليست و از شددت ناراحتی و عصبانيت مانند قوم مغول به مجسمه ها حمله ميکردند و با منقار و پاها آن آثار هنری را نابود ميکردند. اين مجسمه ها با آب جوی حل و مخلوط ميشدند اين معجون هنری هر روز در مزاره و در زير درختان ميوه جاری بود. تا هنر و طبيعت درهم آميزد عصاره مجسمه در جان محصول دميده شود. در پائيز بعد از چند ماه کار و زخمت فراوان نخست نوبت محاکمه و مجازات آن پرندگان خاطی بود.که اثار هنری اهالی را نابود کرده بودند. دادگاهی و محکمه ای تشگيل مي شد قاضی روستا غاز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر